اگر شما یک طراح وب سایت و یا برنامه نویس وب می باشید که اخیرا به صورت ساعاتی صورتحساب هایی را برای مشتریان ارسال می کنید، من امیدوارم بتوانم شما را در این مقاله قانع کنم تا روش پرداختی خود را بر اساس-ارزش های موجود در تجارت و نتایج به وجود آمده، تغییر دهید. در این مقاله، من درباره هر دو روش با جزئیات صحبت خواهم کرد، بدون این که اغراقی در میان باشد. از این رو شما می توانید همه چیز را کنار هم قرار دهید و تصمیم آگاهانه ای را برای تجارت طراحی سایت خود اتخاذ کنید.
اگر شما روش قیمت گذاری بر اساس-ارزش ها را به طور صحیح به کار ببرید، می توانید درآمد بیشتری را به دست آورید، کمتر کار کنید و تبدیل به یک طراح سایت مستقل خوشحال و راضی شوید.
صورتحساب بر اساس ساعت کارکرد.
صورتحساب بر اساس ساعت کارکرد یک روش محبوب قیمت گذاری در بیشتر صنعت ها و حوزه ها می باشد. البته، طراحان و برنامه نویسان وب بسیاری وجود دارند که با استفاده از این روش ساعتی، به بهترین وجه زندگی می کنند، اما به نظر من، صورت حساب بر اساس-ارزش ها می تواند بهتر از نوع صورت حساب ساعتی باشد.
حقیقت هایی درباره صورتحساب به صورت ساعتی وجود دارد:
- زمان هایی وجود دارد که شما با مشتریان وب درباره فاکتورها و ورقه ثبت ساعات کاری، جر و بحث می کنید که برای هر دو طرف پروژه طراحی سایت، چیزی جز هدر دادن زمان محسوب نمی شود (بله، برنامه های نرم افزاری وجود دارد تا روی این مورد نظارت داشته باشید، اما باز هم مشتریانی خواهید یافت که به مشاجره و نزاع با شما می پردازند).
- مشتریان معمولا قبل از این که پروژه طراحی سایت شروع شود، از شما تعداد ساعت های کارکرد کلی را به صورت احتمالی و حدودی می خواهند. آن ها سپس تصمیم می گیرند تا بر اساس این حدس و گمان، پروژه را به دست شما بسپارند و توجهی به مبلغ نهایی ندارند.
- هیچ انگیزه ای برای همراه بودن با آخرین تکنولوژی ها و ابزارهای حاضر در سراسر دنیا، در بر ندارید تا به وسیله آن ها شغل و کار شما سریع تر و ساده تر شود، زیرا اگر شما این کار را انجام دهید، پرداخت کمتری را به دست می آورید و مشتریان بابت آن ها، هزینه هایی را به شما نمی پردازند.
- هر چه پروژه طراحی سایت طولانی تر باشد، برای شما بهتر است (درآمد بیشتر) و برای مشتریان بدتر خواهد بود (هزینه بیشتر).
صورتحساب ساعتی برای ارتباطات تان با مشتریان مضر است.
برای آن که این نقطه نظر را توضیح دهیم، بیایید بگوییم که شما می خواهید یک اتاق اضافه را برای منزل خود بسازید. سازنده یا مهندس ساختمان به شما می گوید که این امر K75$ بر اساس حدسیات او هزینه بر می دارد و شما بر این اساس تصمیم می گیرید که توافق کرده و ساخت و ساز شروع شود. بعد از اجرای تمام 80 درصد پروژه، سازنده یا مهندس ساختمان به شما می گوید که K15$ بیشتری برای اجرای این پروسه هزینه نیاز دارد. در این سناریو چه احساسی دارید؟ آیا دوباره با آن ها کار می کنید؟ آیا آن ها را به دوستان خود معرفی می کنید؟ احتمالا نه. همین مورد در ارتباط با پروژه های طراحی سایت ارزان و برنامه نویسی وب نیز صدق می کند.
"خود را برای لحظه ای جای مشتریان بگذارید".
برای لحظه ای خود را جای مشتریان بگذارید و فکر کنید که اگر شما یک طراح سایت مستقل را به کار می گرفتید، مطمئنا می خواستید تا قیمت حدودی پروژه طراحی وب سایت را بدانید. اگر پاسخ شما به این ترتیب باشد "100 ساعت و به ازای هر ساعت 45$"، ممکن است مشتری تنها بودجه 4,500$ برای پروژه طراحی داشته باشد. جایی که مشکل پیش می آید این است که معنا و تفسیر واقعی کلمه "حدس و گمان و احتمال" چیست. در ذهن مشتریان، آن ها اساسا این مورد را به عنوان قیمت نهایی درک می کنند. در ذهن طراحان وب سایت این امر به صورت قیمتی در نظر گرفته می شود که بالا و پایین دارد و در صورت نیاز می تواند حتی بالاتر از حد ممکن نیز برود.
زمانی که شما متوجه شوید که در بازه زمانی مشخصی نمی توانید پروژه طراحی سایت را انجام دهید، مشکلاتی پیش می آید، زیرا زمانی که به مشتریان اطلاع می دهید، مطمئنا درآمد خود را از دست می دهید، به این دلیل که آن ها زمان اضافه تری به شما نمی دهند تا پروژه را کامل کنید. در این صورت باید تنها ساعات بیشتری را کار کنید و مشتری بابت آن پرداختی به شما نداشته باشد و یا شاید هم بگویید به دلیل X یا Y یا Z 30 درصد هزینه پروژه بیشتر می شود که این امر برای روابط شما در آینده بسیار نامناسب و مخرب است.
صورتحساب های ساعتی، بازدهی و خلاقیت در کار را با کاهش رو به رو می سازد.
بیایید بگوییم که یک پروژه طراحی سایت یکسان به شما و 9 طراح سایت دیگر پیشنهاد می شود. هر کدام از شما دارای قیمت های ساعتی متفاوتی می باشید که فکر می کنید برای تخصص و حرفه شما کافی و عادلانه است. JOHN به ازای هر ساعت 45$ و دیگران به ازای هر ساعت 75$ دریافت می کنند. البته ممکن است افراد دیگری نیز وجود داشته باشند که به ازای هر ساعت 150$ نیز هزینه طلب کنند. BOB با تجربه ای که در یافتن راه های بهتری برای تکمیل پروژه طراحی سایت کسب کرده است می تواند برنامه نویسی وب سایت را در 3 ساعت انجام دهد که مساوی می شود با درآمد 450$. JOHN ، به دلیل کمبود تجربه و آگاهی و بازدهی، می تواند وب سایت را در 16 ساعت برنامه نویسی نماید که مساوری است با 720$ به صورت کلی.
ترفند: صورت حساب ساعتی باعث می شود تا هوشمندانه کار نکنید و نمی توانید درآمدی که تصورش را می کردید را به دست آورید.
"صورت حساب ساعتی باعث می شود تا هوشمندانه کار نکنید و نمی توانید درآمدی که تصورش را می کردید را به دست آورید.
حقیقت این است که برخی طراحی وب سایت ها می توانند در کمتر از یک روز- حتی در عرض چند ساعت- نیز انجام شوند، البته اگر شما تمام آگاهی ها و اطلاعات را لازم را داشته باشید و بدانید که دقیقا چه مواردی نیاز است تا طراحی به صورت تمام و کمال انجام شود. اگر شما به صورت ساعتی درآمد کسب می کنید، چرا عجله دارید تا وب سایت را به زودی زود انجام داده و تحویل دهید، در حالی که می توانید آن را به چند روز نیز به تاخیر بیندازید و درآمد بیشتری را به دست آورید؟
ممکن است قطعات برنامه نویسی شده ای وجود داشته باشد که می توانید آن را در ازای 100$ خریدار کنید که باعث می شود تا 3 روز از زمان برنامه نویسی تان کاسته شود، اما اگر شما آن را خریداری کنید، نمی توانید درآمد بیشتری مطابق با آن به دست بیاورید. به عبارت دیگر، اگر مشتری به شما پرداخت هایی را برای سه روز بیشتر انجام می دهد، مشکلی پیش نمی آید، اما شما نمی خواهید از قطعه برنامه نویسی خریداری شده 100$ به عنوان این که ضرر کنید و هزینه آن را خودتان متقبل شوید، استفاده کنید.
حالا متوجه شدید که چرا این امر به ضرر مشتریان و شما است؟
در این جا مثال کاربردی دیگری وجود دارد:
اگر شما روی 3 پروژه طراحی وب سایت مشتریان به طور همزمان کار می کنید و 2 ساعت در هر هفته طول می کشد تا روی ساعات های کارکرد خود نظارت داشته باشید، فاکتورهایی را آماده کنید، پرداخت هایی را پردازش نمایید، حسابداری و مالیات را سازماندهی کنید و غیره، می تواند یک روز کاری کامل در هر هفته به طول بیانجامد تا این وظایف مدیریتی خسته کننده را انجام دهید. این واقعا دیوانه کننده است. شما به عنوان یک منشی و سازماندهی کننده این موارد به کار گرفته نشده اید- هوشیار باشید تا در این دام نیفتید. بیش تر از هر چیزی، شما با یک یا دو مشتری وب سایتی در ارتباط خواهید بود که همیشه همه چیز را درخواست می کنند و این امر زمان شما را بسیار می گیرد. این موضوع به کمبود اعتماد نیز ختم می شود و هیچ کس نمی خواهد دوباره به این ترتیب کار کند.
من می دانم که این ها مثال های ساده ای می باشند، اما هم چنان در ارتباط با پروژه های پیچیده طراحی سایت نیز صدق می نماید.
درآمد شما کافی است.
یک بخشی که به طور مکرر در زمینه صورتحساب های ساعتی از آن چشم پوشیده می شود است که درآمد شما کافی است، زیرا شما ساعات کاری بسیاری را می توانید در تمام سال کار کنید.
بیایید تصور کنیم که درآمد شما به صورت سالانه 60,000$ است و به ازای هر ساعت 30$ دریافت می نمایید (8 ساعت کار در هر روز).
در ابتدا، لازم به ذکر است خیلی از طراحان و برنامه نویسان وب هر ساعت را در تمام سال کار نمی کنند، اما بیایید فرض کنیم که این شرایط واقعا روی می دهد. چه می شود اگر بخواهید سال بعد 100K$ دریافت کنید؟ این امر به این معنا می باشد که شما نیاز دارید تا صورتحساب ساعتی خود را تا 50$ افزایش دهید، درست است؟ درست است که تنها 20$ به صورت ساعتی صورتحساب را افزایش دادید، اما آن 160$ در هر روز، 800$ در هر هفته و بالای 3 K$ به اعضای هر ماه اضافه برای یک مشتری محسوب می شود که باید مورد ملاحظه قرار گیرد. این امر می تواند عامل بر هم زدن تجارت و معامله و نگهداری مشتریان و یا ارجاع مشتریان جدید برای پروژه های هفتگی یا ماهانه باشد.
مگر این که مشتریان کنونی شما واقعا خدماتی که به آن ها ارائه می دارید را قدر بدانند، در غیر این صورت درک نمی کنند که چرا باید بابت خدماتی که تقریبا دو برابر کرده اید، به شما پرداخت هایی را انجام دهند و از این روی شروع به یافتن طراحان مستقل وب سایت دیگری می کنند که هزینه کمتری را به صورت ساعتی دریافت می کنند. مشتریان شما ممکن نیست به علت قیمت دو برابر سرویس های باکیفیت تان، دوباره به سمت شما باز گردند و افرادی را به سمت شما سوق دهند.
"این نهایت آرزوی مشتریان است که شما به صورت ساعتی، صورتحساب هایی را برای آن ها ترتیب ندهید."
نتیجه: افزایش درآمد شما خیلی نمی تواند آسان باشد. اگرچه شما می خواهید تا درآمد بیشتری را حاصل کنید، اما مشتریانی که شما با آن ها کار می کنید واقعا توجه ای به آرزوهای درآمدی شما نمی کنند و نمی خواهند هزینه های بسیاری را بپردازند. نتیجه این نتیجه گیری به این ترتیب است: حدس بزنید که چه کسی تصمیم نهایی را در این زمینه در آخر ماجرا می گیرد؟ (این شخص، شما نیستید).
این نهایت آرزوش مشتریان است که به صورت ساعتی، برای آن ها صورتحساب هایی را ترتیب ندهید. شما تنها نیاز دارید تا در این باره به آن ها آگاهی هایی را ارائه کنید. بسیار اهمیت دارد تا مشتریان شما بدانند که چرا این روش قیمتی برای آن ها و حتی خود شما مضر است.
روش قیمت گذاری بر اساس- ارزش ها.
برای این که از هر سوء تفاهمی درباره روش پرداختی جلوگیری به عمل آورید، این را بدانید که مقدار واحدی وجود ندارد که شما هزینه پروژه های خود را به علاوه سودی که در نظر دارید به دست بیاورید، بر اساس آن بنا کنید.
در این جا حقیقت هایی درباره روش پرداختی بر اساس- ارزش ها وجود دارد:
- شما به صورت ساعتی کار نمی کنید- شما بر اساس نتایج پروژه هزینه هایی را ارائه می دهید.
- در اینجا انگیزه ای برای همراه شدن با آخرین تکنولوژی های روز و ابزارهای جدید در سراسر دنیا وجود دارد تا کار شما ساده تر شود و بازدهی بیشتری به وجود بیاید.
- این امر به شما اجازه می دهد تا واقعا موارد شگفت انگیزی را بسازید و درباره این که فراتر از بودجه مورد نظر مشتریان و یا قیمت احتمالی که در صورتحساب ساعتی پیشنهاد می کردید، بروید، دیگر نگرانی هایی ندارید.
- هیچ هزینه غافل گیر کننده ای در زمینه مسائل اقتصادی برای مشتریان وجود ندارد. شما به راحتی کاملا ریسک ارائه پروژه همراه با یک قیمت تمام شده که به مشتریان خود اطلاع داده بودید را می پذیرید.
- شما می توانید با مشتریان کمتری کار کنید و سرویس های بهتری را ارائه دارید، زیرا اغلب به صورت چشمگیری درآمد بیشتری را به دست می آورید.
- شما ضرورتا هزینه پروژه طراحی سایت را بر اساس ارزش هایی که دارد و نتایجی که دریافت می شود، بیان می نمایید.
چگونه از روش قیمت گذاری بر اساس- ارزش ها برای پروژه های طراحی سایت خود به کار می برید؟
ارزش بالقوه پروژه های طراحی سایت را برای مشتریان در طول یک سال محاسبه کنید. به عبارت دیگر، دریابید که افزایش فروش بالقوه که تجارت بعد از به کاربردن وب سایت شما به دست می آورد به چه ترتیب است. سپس بر اساس آن هزینه ای را برای انجام پروژه پیشنهاد دهید.
مثال شماره یک:
یک تجارتی لوازم مربوط به کشاورزی را توسط وب سایت خود می فروشد. آن ها از شما می خواهند تا طراحی سایت مجددی را برای آن ها انجام دهید که متمرکز بر فروش بیشتر باشد (یعنی فروش بیشتری را باعث شود). بعد از این که سوالات پایه اندکی را پرسیدید، دو سوال مهم شما باید به این ترتیب باشد:
1.چه مقدار فروش هایی را شما اخیرا در هر ماه کسب می کنید؟
- میانگین ارزش فروش لوازم کشاورزی شما به چه ترتیب است؟
جواب این دو سوال می تواند به این ترتیب باشد: 10 فروش در هر ماه و 8،500$ به ازای هر یک.
شما به این ترتیب از دانش ریاضی ساده ای به کار می برید تا درآمدی که در هر ماه به دست می آورند را محاسبه کنید: 10* 8،500$= 85،000$.
شما به وب سایت کنونی آن ها نگاه کنید و دریابید که چگونه آن ها می توانند فروش شان را ارتقاء دهند و حتما روی حدسیات و احتمال هایی کار می کنید که شما انتظار دارید که میزان فروش بعد از اجرای وب سایت متمرکز و بهینه ای که مخاطبان بیشتری را به مشتریان تبدیل می کند، افزایش یابد. در این سناریو، بیایید بگوییم که شما مطمئن هستید که حداقل این وب سایت بهینه 2 فروش بیشتر در هر ماه را به وجود می آورد. این امر به معنای این است که تجارت در هر ماه 16،000$ بیشتر به دست می آورد که در نهایت در یک سال 200،000$ می شود. بعد از اطلاع رسانی مشتریان از این امر در طرح پیشنهادی خود و چرا این مورد حداقل ترین حسد و گمان است که می شود درباره آینده تجاری مشتری به میان آورد، شما باید هزینه انجام طراحی مجدد وب سایت را بر اساس درآمد سالانه آن ها بیان کنید. برای این مثال، قیمت شما می تواند 10،000$ یا 15،000$ باشد.
به عنوان تاجر آیا تمایل دارید تا 5 درصد از کل هزینه ای که بعد از یک سال از وب سایت به دست می آورید را پرداخت کنید؟
قطعا بله.
مثال شماره دو- وب سایت جدید تجاری.
یک تجارتی که لوازم کشاورزی را به فروش می رساند و می خواهد یک وب سایت جدیدی داشته باشد. آن ها از شما می خواهند تا طراحی سایتی را برای آن ها بسازید که باعث شود تا فروش بیشتری را به دست بیاورند. بعد از این که سوالات پایه را پرسیدید، سوال اصلی شما باید به این ترتیب باشد: میانگین ارزش فروش لوازم کشاورزی شما به چه ترتیب است؟
پاسخ: 8،500$ در هر ماه.
بعد از انجام تحقیقات بیشتر درباره بازار و برنامه های بازاریابی و تبلیغاتی آن ها، شما مطمئن می باشید که می توانید یک وب سایت بهینه با قابلیت تبدیل مخاطبین به مشتریان بیشتری را به وجود آورید که حداقل 4 فروش را در هر ماه بیشتر می نماید (یا یک فروش در هر هفته). این امر مساوی با 34،000$ در هر ماه و بالای 400،000$ در یک سال می باشد. قیمت شما به سادگی می تواند 10،000$ یا 15،000$ باشد و منطقی است که مشتری بعد از توضیحات شما درباره سود و درآمدهایی که از این وب سایت به دست می آورد، با شما موافقت نماید.
بسیار اهمیت دارد تا در این بخش متوجه شوید که مسئولیت شما این است که کاری کنید تا مشتریان و یا تاجران این امر را به عنوان یک سرمایه گذاری واجب ببینند نه یک هزینه. شما نیاز دارید تا توضیح دهید که چرا شخص صحیحی برای پروژه محسوب می شوید.
به این ترتیب مطمئنا شما در میان رقیبان خود برجسته خواهید بود و در میان سایر طراحان مستقل وب سایت که می گویند "من حدس می زنم که این پروژه طراحی سایت حدود 120 ساعت زمان ببرد که هزینه من در ازای هر ساعت 45$ می باشد که در نهایت 5,400$ می شود" درخشان دیده می شوید.
چگونه با رقیبان تان که هزینه کمتری را پروژه های طراحی سایت ارائه می دارند، مطابقت می یابید و مقابله می کنید؟
همه ما می دانیم که طراحان وب سایت زیادی در FIVERR و UPWORK وجود دارد که برای یک طراحی سایت 5 صفحه ای، 100$ هزینه می طلبند و حقیقت این است که شما باید چگونه در این رقابت پیروز شوید؟
جواب این است که باید در میان جمعیت بدرخشید و برجسته دیده شوید. چگونه این کار را انجام دهید؟ با فکر نکردن و انجام ندادن کارهایی که رقیبان شما در پیش گرفته اند. چگونه به این ترتیب عمل کنید؟ با مشاهده یک وب سایت به عنوان یک ابزار بازاریابی موثر که می تواند فروش بیشتری را برای یک تجارت به ارمغان بیاورد (البته اگر به درستی اجرا شود) و تنها به این منظور که طراحی سایتی باید ساخته و ارائه شود، مورد ملاحظه قرار نمی گیرد. اگر شما و مشتریان تان این موضوع را درک کنید، سپس هر چیزی منطقی و حساب شده به نظر می آید.
به طور مثال، به ساعت های لوکس و گران قیمت نگاه بیندازید. آن ها کالا محسوب می شوند، اما چرا باید مردم یک برند ساعت 10،000$ را خرید کنند در حالی که ساعت های 100$ نیز وجود دارد که اساسا از نظر ظاهری یکسان می باشند و به نظر می آید که ویژگی های یکسانی در بر دارند؟ در حوزه وب سایت ها نیز این امر صدق می کند. وب سایت های بسیاری وجود دارد که در ازای 10،000$ انجام می شوند، در حالی که افراد بسیاری نیز این امر را در ازای 1،000$ انجام می دهند.
در این جا مرور خلاصه ای از کارهایی که باید برای جلوگیری از مضحکه شدن خودتان به کار ببرید، وجود دارد که به برجسته دیده شدن شما میان جمعیت رقیبان تان نیز بسیار کمک می کند:
- نامی را برای تجارت خود انتخاب کنید.
- خود را به عنوان یک شخص صاحب قدرت و صاحب اختیار ببینید که در آن صنعت و حرفه متخصص است.
- به مشتریان واقعی خود توسط وبلاگ و روش ها و متدهای بازاریابی خود آموزش هایی را ارائه دهید.
- سرویس هایی را برای مشتریان واقعی خود ارائه دارید که می توانند به رشد تجارت تان کمک کنند.
با انجام این کار، مشتریان بالقوه و واقعی شما را مضحکه فرض نمی کنند و از این که به شما پرداخت بیشتری داشته باشند، خوشحال می شوند، زیرا شما نیاز های آن ها را درک می کنید و روی نتایج متمرکز می باشید و به ساعت هایی که برای انجام یک پروژه طراحی سایت صرف می کنید، توجه ای ندارید.
کلید اصلی در این جا این می باشد که شما توسط مشتریان واقعی خود چگونه فرض می شوید. به عنوان یک متخصص و کارشناس و یا یک مضحکه.
چگونه از این روش قیمت گذاری بر اساس- ارزش ها برای تجارت هایی که بر اساس فروش بیشتر نمی باشند، استفاده کنید؟
بیایید بگوییم که شما در حال ساخت طراحی سایت برای یک شخص سیاسی و یا حتی موسسه خیریه هستید، چگونه از این روش قیمت گذاری برای آن ها به کار می برید؟ ممکن است ابتدا اندکی سخت به نظر بیاید، اما اگر شما اندکی بیشتر به آن فکر کنید، ساده به نظر می رسد.
برای این مثال ها، شما به این موارد نیاز دارید:
1.دریابید که درآمدی که به دست می آورند چگونه است.
2.دریابید که چقدر یک اعضای موسسه و یا شخص خیر و اهدا کننده برای آن ها ارزشمند است.
- به آن ها با استفاده از زبان خودشان، در ارتباط با این که یک وب سایت حرفه ای کلید اصلی برای کسب درآمد بیشتر است، آموزش دهید.
- قیمت بر اساس- ارزش های خود را برای پروژه طراحی سایت به این گونه ترتیب دهید: بر اساس درآمد واقعی آن ها از یک افزایش در تعداد اعضای در موسسه یا افراد خیر و یا اهدا کننده در طول 12 ماه.
چگونه آن ها درآمدهایی را به دست می آورند:
- یک جنبه سیاسی درآمدهایی را از افزایش اعضای خود به دست می آورد.
- یک سازمان خیریه از افزایش میزان اهدا کننده ها و افراد خیر، درآمد خود را حاصل می کند.
شاید در ابتدا اندکی گستاخی به نظر برسد، اما شما اساسا نیاز دارید تا بدانید که یک اعضا یا شخص اهدا کننده چقدر برای مشتری وب سایت می ارزد و سپس این سوال را از او بپرسید: اگر 100 عضو بیشتر یا شخص اهدا کننده در یک سال برای سازمان خود داشته باشید، چه می شود؟
هدف شما این است که به سادگی به آن ها کمک کنید تا یک وب سایت حرفه ای را بر اساس افزایش میزان اعضا و شخص اهدا کننده و حفظ شمار رضایت بخشی در این زمینه، درک کنند و این امر باید به آن ها کمک کند تا مزیت های دریافت حتی 8 تا 9 اعضا یا اهدا کننده بیشتر در هر ماه را به خوبی دریابند.
نکته: من همیشه به شما پیشنهاد می کنم که سرویس های بازاریابی دیجیتالی را در کنار طراحی سایت تهیه و استفاده کنید تا شانس موفقیت کلی این پروژه خود را بالا ببرید.
"به یاد داشته باشید که قیمت شما بر اساس درآمد حاصل از وب سایت جدید برای مشتریان حساب می شود".
به یاد داشته باشید که قیمت شما بر اساس درآمد حاصل از وب سایت جدید برای مشتریان حساب می شود، از این رو اگر با سازمان های کوچکی در ارتباط هستید، قیمتی که شما می توانید اعلام کنید به میزان موفقیت واقعی آن ها ارتباط دارد. اگر درآمد واقعی آن ها در هر سال از 100 اعضا یا شخص اهدا کننده 50،000$ باشد، شما می توانید به سادگی 5،000$ تا 8،000$ را دریافت کنید و این یک معامله برد- برد برای هر دوی شما می باشد.
کلید اصلی در این جا این است که با زبان خودشان با آن ها حرف بزنید تا نیازهایی که دارند را درک کنند. اگر با یک دکتر در ارتباط می باشید و معامله ای را انجام می دهید، از کلمه "مریض" به کار ببرید، اگر با یک موسسه خیریه کار می کنید، از کلمه "اهدا کننده یا افراد خیر" به کار ببرید.
آشکار است که شما هیچ ضمانتی را بابت نتایج که ممکن است دریافت کنند، ارائه نمی کنید و در واقعیت هم نمی توانید این کار را انجام دهید، اما باید ثابت کنید که در زمینه کمک به افزایش فروش تجارت ها تجربه دارید و نیازهای شان را به خوبی درک می کنید. به طور کلی باید سعی نمایید تا شک و شبهات آن ها را از بین ببرید.
نتیجه نهایی
فکر کردن درباره نتایج به شما اجازه می دهد تا پروژه را همانند تجارت و سازمانی که مشغول به کار است، درک می کنید. شما همانند رقیبان تان به ساعت های کارکردی فکر نمی کنید و این روش را برای برجسته دیده شدن میان رقیبان تان استفاده نمی نمایید تا تبدیل به یک فرد مضحکه نشوید. من درک می کنم که این یک خلاصه بسیار ساده است. شما نیز شاید مجبور باشید با اهداف مشتریان واقعی در ارتباط باشید، مانند:
- 100 درصد پیش پرداخت ابتدایی.
- سوالاتی درباره قیمت گذاری.
- شک ها و اهداف یک مشتری.
حقیقت این است که این مدل در این تئوری ساده است، اما در عمل، شما ممکن است اشتباهات بسیاری را مرتکب شوید. اشکالی ندارد. شغل شما ارزش این را دارد تا آزمایش ها و خطاهایی را انجام دهید و تجربه هایی را در ارتباط با اینکه چه چیزی، چه گونه و چه زمانی باید موارد صحیحی را بیان کنید، به دست آورید و همین امر مشتریان پرداختی بیشتری را به سمت شما سوق می دهد.
مورد اصلی این است که این کار را انجام دهید و سپس از اشتباهات خود درس بگیرید و دریابید که در کدام بخش ها می توانید بهبود هایی را به وجود آورید، به گونه ای که به یک فرد بهتر و با اعتماد به نفس بیشتری تبدیل شوید که برای انجام پروژه های طراحی سایت خود که بازدهی بیشتری دارد، درآمد بیشتری را نیز کسب می کند.
من امیدوار می باشم که این مقاله به شما کمک کرده باشم که در این زمینه دوباره به فکر بپردازید و روش خود را در صورت لزوم و صلاحدید تان، تغییر دهید و موفقیت های بیشتری را به دست بیاورید.